بيماري روي تخت بيمارستان، پيرزني روي ويلچر ساكن روستايي دور، سربازي روي برجك نگهباني در يكي از مرزها، ناخدايي بر پهنه آبي روي لنجي چوبي، مهندسي در نزديكي شعلههاي پالايشگاه و... هرآنكه بر دلش «السّلام عليك ياعليبنموسيالرضا» نقش بسته و هنوز بر لب جاري نشده كبوتري آن سلام را به نوكش گرفته و آن را بال زنان تا حرم آورده است.
آقا جان
کبوتر من هم به حرمتان رسید؟
خیلی برایش " آیه الکرسی "
خواندم تا سالم برسد ...
موضوعات مرتبط: دلنوشته
تاريخ : جمعه ۱۳۹۲/۰۹/۰۸ | 13:22 | نویسنده : امیر ثابتی |
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید



