با تنی رنجور , با دلی شکسته , راهی طولانی را طی کرده , هنوز غبار راه از تن نزدوده , رهسپار حریم یار می گردند , تا با قلبی مالامال از امید , خود را دخیل حضرتش بندند و از منبع احسان او بهره بر گیرند. آستان جانان , بارگاه یار است . محراب خلوص , ضریح دستهای آرزومند , صحن هایی از عنایت طویل , رواق هایی مملو از کرم و جود و سخا . آستان جانان , مناره عشق است . نقاره ای از سرود سبز صفا , آستانی که دستان خدا بر آن سایه دارد . و اینجاست که چشمهای چکیده در انتظار را به خود فرا می خواند . و مشتاقان , عاشقانه , از کران تا به کران گیتی به دیدار معشوق می شتابند و عاجزانه , سر بر آستان او می سایند .آنها امید از همه جا و همه کس بریده, چشم بر عنایت حضرت دوخته اند . در خیل عظیم زائران دردمند و حاجتمند , آنگاه که قلبهای شکسته در حریم قدسی اش , به یکدیگر گره می خورد , نور ولایت بر قلبی که شکسته تر است می تابد و دردمند , وصال یار را می بیند و شفا , هدیه ای است که از این وصل نصیبش می شود .
موضوعات مرتبط: دلنوشته
موضوعات مرتبط: دلنوشته
تاريخ : چهارشنبه ۱۳۹۱/۰۱/۲۳ | 23:32 | نویسنده : امیر ثابتی |
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید



